ولین فعالیتهای دولت در زمینه امور دام از سال 1279 بصورت تأسیس مدرسه فلاحت مظفری شروع شد كه توسط واشر بلژیكی اداره می‌شد این مدرسه در سال 1285 پس از اتمام ماموریت واشر تعطیل گردید در این مدرسه دروس كشاورزی و امور دام تدریس می‌شد و كلیه فارغ‌التحصیلان در مناطق روستائی مشغول فعالیتهای تولیدی می‌شدند.
از سال 1314 در اداره كل فلاحت، ترویج دامپروری و دامپزشكی شروع شد ولی با توجه به كمبود متخصص بسیار محدود بوده است این مروجین عمدتاًَ از نیروهای فارغ‌التحصیل خارج از كشور و مستشاران خارجی بوده‌اند و در همین سال ایستگاهی در روستای حیدرآباد كرج به نام ایستگاه دامپروری حیدرآباد تأسیس و با وارد كردن نژادهای گاو و گوسفند و طیور خارجی شروع به ترویج نژادهای خارجی نموده‌اند این فعالیتها استمرار پیدا كرد تا اینكه در سال 1320 وزارت كشاورزی تاسیس گردید.
در سال 1329 وزارت كشاورزی اقدام به تاسیس بنگاه دامپروری كشور و اداره كل دامپزشكی نمود. عمده فعالیتهای بنگاه عبارت بود از ورود انواع نژادهای مختلف گاو ماده، گاو نر، گوسفند، مرغ، خروس، ماشین جوجه‌كشی و ترویج اصول دامپروری و ایجاد واحدهای دامداریهای باصطلاح صنعتی بوده است همچنین این بنگاه جهت اشاعه فعالیتهای خود در برخی از شهرستانهای كشور در مورد دامهای مختلف به تشكیل ایستگاههای نمایشی اقدام كرده است.
از همان سال در اطراف تهران تلقیح مصنوعی آغاز شده و به تدریج این امر با تشكیل ایستگاههای مختلف و اعزام تكنسین‌های تلقیح مصنوعی در سطح كشور توسعه پیدا كرده است.
این روند تا سال 1332 ادامه داشت تا اینكه پس از كودتای 28 مرداد 1332 و پیرو اصل 4 ترومن استعمار،‌ شورا را بنیان نهاد و سازماندهی و تشكیلات كشاورزی ایران بدون هیچگونه سنخیتی با مسائل كشاورزی و دامی موجود كشور رو به توسعه گذاشت (این عمل با توجه به ورود متخصصین ترویج از خارج شكل گرفت) و با توجه باینكه تا آن زمان تمام فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در خارج از كشور تحصیل كرده بودند خود آگاه و تحت تأثیر پیشرفتهای كشورهای اروپایی و آمریكایی قرار گرفته و بدون كمترین توجه به ساختار اجتماعی، اقتصادی،‌فرهنگی، مناطق روستایی كه اصلی‌ترین تولیدكنندگان فرآورده‌های دامی كشور میباشند تشكیلات دامپروری را با الگوی رایج در كشورهای خارجی سازماندهی كردند و این همان چیزی بود كه استعمارگران طلب میكردند. این روند ادامه داشت تا اینكه در جلسه مورخ 26/7/1340 طبق تصویب‌نامه هیئت دولت وقت و بنا به پیشنهاد وزارت كشاورزی بنگاه دامپروری كشور به سازمان دامپروری كشور تغییر تشكیلات داده است. از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه كه درآمد ایران از محل صادرات نفت،‌ بدلیل افزایش سریع قیمت آن، بسرعت افزایش یافت. شركتهای دولتی با عناوین ظاهر فریب كه عمدتاًَ نقش تجاری داشته و فعالیتهای واردات و توزیع دام و مواد و مصالح و ابزار كار و فرآورده‌های آنرا به عهده داشتند یكی پس از دیگری بوجود آمدند كه در عمل باعث ركود فعالیتهای تولیدی داخل و یا حداقل عدم رشد این بخش در روستاها شدند و بجای آن واحدهای تولیدی صنعتی با سیاست وابستگی به ممالك خارجی توسعه یافتند بعضی از این سازمانها و موسسات عبارتند از :
1- سازمان دامپروري كشور تاسيس در سال 1340
2- سازمان دامپزشكي تاسيس در سال 1350
3- شركت سهامي شير ايران تاسيس در سال 1347
4- شركت سهامي جوجه‌كشي نارمك تاسيس در سال 1352
5- شركت سهامي گوشت فارس تاسيس در سال 1353
6- شركت سهامي كشت و صنعت و دامپروري مغان تاسيس در سال 1353
7- شركت سهامي كشت و صنعت سفيدرود تاسيس در سال 1353
8- شركت سهامي عمران جيرفت تاسيس در سال 1353
9- سازمان دامداران متحرك تاسيس در سال 1353
10- صندوق عمران مراتع تاسيس در سال 1349
11- شركت سهامي پرورش و توليد گوشت بوقلمون تاسيس در سال 1354
12- شركت سهامي مجتمع صنعتي گوشت لرستان تاسيس در سال 1354
13- شركت سهامي گوشت كشور تاسيس در سال 1355


بدنبال سیاست‌های استعمارگرانه و در جهت تقویت آن هر گونه ارتباط تشكیلاتی بین اجزاء فوق‌الذكر و ایجاد وحدت رویه رویت نشد و هر یك بطور مجزا اقدام به سیاستگذاری اجزاء‌ می‌نمودند.

بطوریكه از نظر سازماندهی تشكیلات دامپروری ایجاد مؤسساتی چون سازمان گوشت،‌ صندوق عمران مراتع، شركت جوجه‌كشی نارمك، شركت توسعه پرورش بوقلمون، سازمان دامداران متحرك و ... همگی در راستای سیاست تغییر ساختار دامپروری كشور بوجود آمدند اگر چه در دستور كار هر یك از تشكیلات دولت در دامپروری اهداف مشخصی مورد نظر است لیكن بعلت عدم جامع‌نگری ساختار ناهمگون تشكیلات با واقعیات مسائل و مشكلات آن و عدم هماهنگی با یكدیگر نه تنها نتوانست ره‌آوردی برای بخش داشته باشد بلكه خود معضل و شكل جدید در نابسامانی تشكیلات دولتی فراهم آوردند و بواسطه حجم عظیم تداركات خارجی و بازرگانی، جمیع تشكیلات در خدمت سیستم به اصطلاح صنعت دامپروری متوجه گردیده است
بكارگیری حیوانات در مزرعه به بازیافت مواد غذایی كمك می كند. ضایعات غذایی مانند كاه، بیوماس( توده زنده) موجود در حاشیه مزارع و یا ضایعات آشپزخانه می‌تواند بعنوان یك منبع غذایی ارزان با قابلیت دسترسی آسان مورد استفاده قرار گیرد. در عین حال تا حد ممكن باید به منظور افزایش باروری خاك به مزرعه برگردانده شود.
تولیدات حیوانات مانند شیر، گوشت، تخم مرغ هم می‌تواند برای افراد خانواده استفاده شود و هم به فروش برسند در نتیجه منبع درآمد كمی برای كشاورز به حساب می‌آید.